به گزارش مشرق، مراسم تقدیر از عوامل سریال «کیمیا» با حضور عوامل سریال، مسعود بهبهانی نیا، نویسنده؛ جواد افشار، کارگردان؛
محمدرضا شفیعی، تهیه کننده و بازیگران سریال، محمدرضا شریفی نیا، حسن
پورشیرازی، سوگل طهماسبی، علی شادمان، رضا توکلی برگزار شد.جواد افشار کارگردان سریال «کیمیا» در مراسم تقدیر از این سریال گفت: نمی دانم از چه زاویه ای به موضوع ورود کنم. به هر حال یک اراده جمعی باعث شد حرکتی تاثیرگذار در جامعه هنری شکل بگیرد و تبدیل به یک موج شود. با دیدن بازخوردها، این جای خوشحالی است که نسل جوان، با بخشهای کوچکی از وقایع این 3-4 دهه آشنا شدند. خیلی ها فقط شنیده بودند و خوانده بودند و نمی توانستند تجسم کنند. ما این قوه تجسم را به اندازه بضاعت خود بارور کردیم.
وی افزود: ما دفاع مقدس و مقاومت را محدود به خاکریز وسلاح ندیدیم. تمام اقشار جامعه در سطوح مختلف طبقاتی و فرهنگی و اقتصادی توانستند نمونه مشابه خودشان را در این قصه پیدا کنند. فیلم‌نامه‌ی آقای بهبهانی تمام اقشارجامعه را هدف قرار داده بود و حتی به صراحت می توان گفت که کودک 3-4 ساله هم جذب این سریال شده است.
افشار به عنوان نمونه ارتباط جامعه با سریال «کیمیا» گفت: من در همین شبکه های مجازی جستجو می‌کردم گفتگوی یک پدر با یک بچه 4-5 ساله را بعد از پخش سریال دیدم. خیلی جذاب است تحلیلی که بچه نسبت به سریال و شخصیت پردازی و کاراکترها نظر میدهد به پدرش و پدرش برایش موشکافی می کند و یه وقت هایی مچ پدرش را می گیرد. این نشان دهنده این است که این موج در لایه‌های مختلف جامعه اثر گذار بوده است.
وی افزود: ما جنگ را در ابعاد نظامی و تجهیزات نظامی بارها دیدیم. اما ارزش کار به این است که باوری در مخاطب شکل بگیرد که اگر خدای نکرده کشور باردیگر مورد هجوم بیگانه قرار گرفت؛ می شود دشمن را زمینگیر کرد و ما ملتی نیستیم که به راحتی باج بدهد. این بخش حماسی مردمی در خصوص دفاع را آموزش می دهد.
کارگردان «کیمیا» خاطرنشان کرد: برای من خیلی مهم بود که نسل های امروزی بتوانند به دریافت هایی از این مجموعه برسند. اینکه این نسل چه نقاط اخلاقی، مسائل مذهبی، سیاسی و سبک زندگی دریافت می‌کنند و از همه مهمتر واکنش‌هایی که در موقعیت های مختلف بوجود می‌آید.
افشار در مورد همدلی تیم تولید این سریال گفت: «کیمیا» حاصل تلاش یک گروه پرتعداد است و از همه مهم تر حضور بازیگران توانمندی که درست در جای خودشان قرار گرفتند و انتخاب های خوبی شکل گرفته بود و ارتباط صمیمانه‌ای بین مخاطب و آنها شکل گرفت.
وی افزود: برای اولین بار در یک کار بلند نمایشی، صدای مخالف و تحریر مخالف در همه ابعاد را به گوش مخاطب رساندیم. شخصیت هایی که گرایش به بعد منفی قصه داشتند تحلیل داشتند و از دیدگاهشان دفاع می کردند. یک جایی درست نظر می دادند و جایی هم بعدا مشخص می شد اشتباه کردند. «کیمیا» توانست حتی کسانی که با تلویزیون قهر بودند و حتی گارد داشتند پای تلویزیون بنشاند. این اقشار هم در این مجموعه نقش داشتند و حرف می زنند.
وی افزود: پس سریال «کیمیا» دستاورد کمی نداشته است. اما آنچه در مورد ضعفها مطرح می‌شود، مربوط به من است. این هم براساس بضاعتی بود که داشتیم و البته برخی ضعفها به خاطر این بود که برای اولین بار ساخت سریال با چنین ابعاد گسترده ای انجام می‌شد. شاید کسان دیگری که بخواهند این راه را دنبال کنند از تجربیات ما استفاده کنند و کمتر ضعف ها پیش بیاید.
در ادامه نشست مسعود بهبهانی نویسنده سریال «کیمیا» طی سخنانی گفت: پیش از این تجربه ای در سریال نرگس داشتم که خیلی استقبال عجیب و غریبی از آن شد ولی در مورد سریال «کیمیا» میبایست پیوستگی خاصی می داشت تا بتواند مخاطب عام را با خودش درگیر کند. قصه باید به گونه‌ای پیش می رفت که هر هفته شخصیت جدیدی به داستان اضافه می شد و مرتب در حال اوج گرفتن بود. مخصوصا بیننده هایی که حالا خیلی سلیقه شان بالا رفته است و باید همه را درگیر قصه می‌کردیم.
نویسنده سریال «کیمیا» افزود: نکته مهم دیگر اینکه باید از منظر متفاوتی به قضایای تاریخی این قصه نگاه می‌کردیم. 70 درصد جمعیت کشور ما هیچ خاطره ای از انقلاب ندارند. جوانهای زیر 40- 30 سال هیچ خاطره ای ندارند. شما با نسل دهه 70 صحبت کنید اصلا یک طور دیگر نگاه می‌کنند و باید قانع شان کنید. ما دو تا شخصیت خاص داشتیم یکی استوار فرخ پارسا با بازی آقای پورشیرازی و دیگری شهرام با بازی مهدی سلطانی که حرفهای دگراندیشان دوره انقلاب را از زبان این ها می زدیم. البته در کل سریال آدم های به نوعی منفی یا مخالف شرایط موجود را می بینید که حرف می زنند و به خوبی استدلال و منطق دارند. مثلا در چند قسمت قبل دیدیم که زن شهرام به کیمیا می‌گفت فعلا دور دور شماست یا آقای شهرام در تحلیل های انقلابی اش با آن مبارز و چریک بحث و استدلال می کند یا نقش آقای پورشیرازی که از قانونگرایی دفاع می کند و اینکه چرا مردم به خیابان می ریزند و کشور را به آشوب می کشند و دخترش کیمیا جلویش می ایستد.
بهبهانی خاطر نشان کرد: تمام حرفهایی که آدم های متفاوت می زدند از زبان شهرام و پدر کیمیا زده می شد. شخصیت مشفق در این سریال به راحتی بر علیه جمهوری اسلامی حرف می زند. این چیز متفاوتی است که ما می بینیم و این نکته کلیدی بود که کمتر به آن توجه شده است.بعد از اینکه سریال طیف مختلفی را پای خودش کشاند، مورد نقد یک عده ای قرار گرفت. زمانی که جدایی کیمیا از آرش مشخص شد، می‌گفتند که از اول هم معلوم بود که نقشه تان چیست و می خواهید از این آرشِ ضد انقلابی جدایش کنید و برسانید به آن بچه انقلابیه.
وی افزود: اگر می خواهیم کار متفاوتی کنیم باید واقع گرا باشیم باید با نسبت آدمهای سال 90 به انقلاب نگاه کنیم. مثلا وقتی قصه اشغال خرمشهر را تصویر می‌کنند، آن جایی که شخصیتی با بازی حسن جوهرچی مقابل شهید جهان آرا می‌ایستد؛ تمام حرفهای آدم مخالف را میزند. همین است که قصه را جذاب می کند. در کیمیا حتی مخالفان هم سانسور نشدند.
نویسنده سریال کیمیا ادامه داد: در کنار یک کار 100 قسمتی یک کار روانشناسی هم داشتیم. شما نگاه کنید هیچ وقت هیچ کاری در فضای مجازی اینطور بازتاب نداشته. یک گروه لازم است که بیاید و در مورد نوع واکنشها به قصه و شخصیت این سریال استدلال کند. «آرش» این سریال ریاکار، ضد انقلاب و کلاهبردار است، دروغگو است ولی عده ای هستند که به من جواب می دهند اینها اهمیتی ندارد. میگویند آرش دلسوز و عاشق کیمیا است و نباید از او جدایش می‌کردی. چرا این شکل واکنشها شکل گرفته است و چرا این نگاه نسل تغییر کرده است؟
در ادامه نشست قلی زاده مدیرعامل تسنیم، خطاب به جواد افشار گفت: در مسائل جنگ و دفاع مقدس کسی می تواند موضوع را خوب از آب درآورد که خودش حس کرده باشد. شنیدم که شما هم از رزمندگان و جانبازان دوره دفاع مقدس هستید. صحنه های جنگ در این سریال خوب شده است. آیا شما هم این را قبول دارید که حس و حضور شما در دوره جنگ بر تاثیرگذاری صحنه های جنگی سریال کمک کرده است.
جواد افشار گفت: به هر حال بی تاثیر نیست. در مقاطع مختلفی از دوران انقلاب و جنگ تحمیلی حضور داشتم. این حضور از شانس و قسمتی است که سهم من شده و خدا را شاکرم که این جریانات را از نزدیک دیدم و توانسته ام به سهم خودم، این صحنه ها را به نمایش بگذارم.
وی افزود: من بخش های انقلاب این سریال را خیلی دوست دارم. خودم در تکیه های قم و لابه لای تعداد زیادی از بچه های انقلابی زندگی کردم و با این مبارزات از نزدیک آشنا بودم. در دفاع مقدس هم در عملیات های گوناگون، جزو گردان های خط شکن بودم از نزدیک و فاصله 30 متری با دشمن جنگیدیم و این لحظات برای من، گسترده تر و عمیق تر از خود سریال است.خوشحالم از اینکه بازخوردهایی بخش جنگی که اشاره کردید مورد پسند مردم بود.
افشار افزود: در قضیه اشغال خرمشهر، دشمن در کوچه های شهر پرسه می‌زد. در سریال تنها بخش کوچکی را به نمایش گذاشتیم. اما مردم حس کردند که دشمن بی رحم است و دیگر کاری به اعتقادات و جناح ها و افکار و اندیشه ها ندارد و وقتی بیاید همه را له می کند. از شانس من بود که توانستم، این بخشها را با تجارب عینی و شخصی به شکل قابل تر به مخاطب منتقل کنم.
